متن دکلمه “صحنه” از علیرضا آذر “ای بر پدرت دنیا” + دانلود آهنگ
لبخند مرا بس بود اغوش لهم میکرد ان بوسه مرا میکشت لب منهدمم میکرد ان بوسه و ان اغوش قتاله و مقتل بود در سیر مرا کشتن این پرده ی اول بود هر کس غم خود را داشت هر کس سرکارش ماند من نشعه ی زخمی که یک شهر خمارش ماند …. یا کنج قفس یا مرگ این بخت کبوتر هاست دنیا پل باریکی بین بد و بدترهاست ای بر پدرت دنیا ان باغ جوانم کو ؟ دریاچه ی ارامم کوه هیجانم کو ؟ بر اینه ی خانه جای کف دستم نیست ان پنجره ای را که با توپ شکستم...